۱۳۹۹ مرداد ۹, پنجشنبه

شبِ پنجاه و ششم

حکایات روایت شده در این قسمت:


  • باقیِ حکایتِ ملک نعمان و فرزندانِ او، شرکان و ضوء المکان

  • خواسته: دارایی

در روایتِ داستانِ شبِ پنجاه و ششم، عباراتِ بیع و شری و  معاذ الله را به ترتیب خرید و فروش و پناه بر خدا خواندم. همچنین جمله‌یِ "... با او بگوید که برادرت در شهر قدس نزار و رنجور است و در نزد من بود. او را در خانه‌یِ خود گذاشتم که شربت و دارو بخورد."  را کوتاه کرده و چنین خواندم: "... با او بگوید که برادرِ نزار و رنجورت را در شهرِ قدس به خانه‌یِ خود گذاشتم که شربت و دارو بخورد."

۱۳۹۹ مرداد ۱, چهارشنبه

شبِ پنجاه و پنجم

حکایات روایت شده در این قسمت:


  • باقیِ حکایتِ ملک نعمان و فرزندانِ او، شرکان و ضوء المکان

  • عنا: رنج
    مسا: شبانگاه
    معمور: آباد، پررونق
    اعانت: یاری
    مکافات: پاداش
    غایت: نهایت و پایان، مقصد و مقصود.
    مِخلَب: ناخن پرندگان شکاری، داسِ بی‌دندانه

۱۳۹۹ تیر ۲۴, سه‌شنبه

شبِ پنجاه و چهارم

حکایات روایت شده در این قسمت:


  • باقیِ حکایتِ ملک نعمان و فرزندانِ او، شرکان و ضوء المکان

  • راحل: کوچ‌کننده. در مَجاز به معنیِ وفات‌یافته است.
    زهی: آفرین
    مرافقت: دوست و هم‌راه بودن

در داستانِ شبِ پنجاه و چهارم، عبارتِ سبحان الذی یحیی العظام وهی رمیم (برگرفته از قرآن، سوره یس، آیه هشتاد و هفت) را به پاکا کسی که استخوان‌هایِ پوسیده را زندگی بخشد ترجمه کرده و خواندم.

۱۳۹۹ تیر ۱۸, چهارشنبه

شبِ پنجاه و سوم

حکایات روایت شده در این قسمت:


  • باقیِ حکایتِ ملک نعمان و فرزندانِ او، شرکان و ضوء المکان

  • پشیز: سکۀ مسین کم‌ارزش که در زمان ساسانیان رایج بوده
    تون: آتش‌خانه‌یِ گرمابه
    تون‌تاب: کوره‌چیِ گرمابه
    وَبال: سختی و عذاب