حکایات روایت شده در این قسمت:
- حکایتِ دو وزیر
آس کردن: ساییدن
تیز: گوز
عقیق: سنگی است قرمز که از آن انگشتر سازند.
سوده: گداخته و مذاب
ساده پرند: نوعی پارچه یِ ابریشمینِ ساده. در اینجا مراد آن است که پسر بسیار جوان است و هنوز مویی بر رُخَش نرُسته.
تیز: گوز
عقیق: سنگی است قرمز که از آن انگشتر سازند.
سوده: گداخته و مذاب
ساده پرند: نوعی پارچه یِ ابریشمینِ ساده. در اینجا مراد آن است که پسر بسیار جوان است و هنوز مویی بر رُخَش نرُسته.
غالیه: بوی خوشی مرکب از مشک و عنبر و باله به رنگ سیاه که موی را بدان خضاب کنند. (فرهنگِ معین)